طاهاطاها، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

طاهای بابا و ماما

کلمات جدید

طاهای من دوروز بعد تولدش به من گفت ماما بده اگه بدونید چقدر ذوق کردم امشب هم بهش گفتم صدای جوجه جیک جیکه یک دفعه گفت دیک دیک دیک گفتم رنگش زرده گفت ارده ارده گفتم یک دو سه گفت سه اگه بونید باچه نازی گفت سه مامانیییییییییییییییییییییییییییییییییییی خدا حفظت کنه انشاءالله
30 آذر 1392

این هم عکسای تولد طاها

جشن تولد طاها خرم آباد بود توی تالار گرفتیم ازساعت 6 تا 9 صرف میوه و شام بود بعدش بعدش هم حضور آقا طاها ،و کیک و جش تولد که منو بابایی همه کاراشو کردیم .خلاصه هوا اونجا یخ بود مخصوصا شبها ما هم واسه اینکه همه بیان باید شب تولدو میگرفتیم همه اومده بودن طاها هم کلی کادو گرفت ازهمه مهمتر توی بغل عمو کرم و عمو مصطفی می چرخید و دست میزدبازهم باید ممنون باشیم ازشو ن از تولد طاها عکس وفیلم گرفتیم که وقتی بزرگ شد ببینه با توجه به حضور فامیل و عکسای خصوصی اینجا عکس بچه های شرکت کننده رو گذاشتم و از صحنه تالار هم واستون عکس گذاشتم دلم میخواست بهترین تالارو واسه طاها جونم بگیرم. از طرفی دیگه من مامان طاها توی محل کار بابایش واسش تولد هم گرفتم یه کیک مخ...
27 آذر 1392

طاها و امام زمان(عج)

طاها جونم تلویزیون به طاها به یاسین را به یاد امام زمان (عج) گذاشته بود که یک هو تو متوجه تلویزیون شدی و مات و مبهوت نام امام شدی و به ما نگه کردی و دست زدی و پریدی سمت تلویزیون ودست گذاشتی همیشه خدایی و مهدی گونه زندگی کنی آمین ...
16 آذر 1392